حالا وقت آن بود که یتیم که درد را احساس کرده بود بتواند برای خواسته های خود بجنگد وپیروز شود پس او اهداف وحدومرزهای زندگی خودراتعیین کرداو سر پرشوری داشت وکمر همت خودرابست برای پیروزی ورقابت درزندگی وتبدیل شدبه یک دلاوروسلحشور که بانظم وجرات وجسارت خود موانع راازمیان برمیداشت. اوسرسخت ومبارز شده بود وباتلاش خود به اهدافش میرسید اوقاطعانه عمل میکرد گاهی اینقدر به فکررقابت وپیروزی بود که لذتها رافراموش میکرد ولی کم کم یاد گرفت که همیشه درگیری ورقابت لازم نیست وباید اززندگی لذت هم برد.
درباره این سایت